«کاتنامهی شکنجه» | شعر و نقاشی: آیدا پایدار

«کاتنامهی شکنجه» شعر و نقاشی: آیدا پایدار …کات!در نیاوردی از کاسه ی خوننعش نعش نگاه وپرت نکردی به آغشته ی بیرونجا پای کبود سیلی رابه لقمه ی خشک از وحشتمان!سر نیاوردی به ذبحی وکات!که در می آوریمبا تطهیر تیغ اشکداغمادرانهاشکداغهمچنان که میخ ها در لمس تنت ذوب می شوندو هزار مسیح ترس خوردهبه چشمان بی خدایت پناه می آورند؛ای فقرات
بیشتر بخوانید