نتایج جست‌وجو برای: آیدا پایدار

«دهه های دار» | آیدا پایدار

شعری از آیدا پایدار (برای بی صداترین قربانیان دوران ابتذال و جنایات مسری…) از دارها، دسته می سازند تا بالاشان ببرند و مثل زنگوله ی جن میان بچه ها بدوند. بچه ها می ترسند به خانه می روند مشق هاشان را که نوشتند، رختخوابشان را که خیس کردند، بیعت اجنه را در خواب پاسخ می دهند؛ و نعش سربازان تیرخورده

بیشتر بخوانید

بهار نافرخنده / شعر و طرحی از آیدا پایدار

بهاری ریشه زد در خونِ انسان تمام برگ ها سُرخیده از جان همین امسال اصلا باورت هست؟ چه روئید از جهانِ تیغ و زندان؟ چه سرهایی که تا خوابم دویدند گره خوردند با رگ‌های باران تمام ابرها شلیک کردند بر این بغضِ غلیطِ مانده حیران میان شاخه‌ها لم داده کابوس درنگی نه که منزل کرده طوفان گَهی اعدامِ گل از

بیشتر بخوانید

پناه‌جو (برای آسیه پناهی) | آیدا پایدار

🚩برای آسیه پناهی: «پناهجو» شعری از:#آیدا_پایدار آهی بود عاصی در بی راهِ زمان و زمینِ حالایش روی شاخ دیوان می‌چرخید! آهی بود عاصی در بی‌جای مکان و زمان را روزی از ریختِ چهارستونش خواهد انداخت! آهی بود عاصی چون ماهی که از بلندای تاریکی تن توی حوض می‌اندازد اما ماهیان از شورش جانش نام می‌گیرند و راه! آهی بود عاصی

بیشتر بخوانید

شعری برای قیام خوزستان | آیدا پایدار

برای قیام خوزستان: « دادخواهی حلاج» انالحقِ دهان به دهان نخل است که می جوشاند خشم خورشید را در رگان خاک. بی سر هنوز ایستاده تا پیغمبران مرگ را در عقوبت اشکستان بخشکاند. ایستاده در زخم هاش تا شور شور موج بگیرد بتکاند مویه را از شانه از کمرگاه حَق حَقِ هِق هِق اش گره بزند لشکریان داغ را و

بیشتر بخوانید

چند اپیزود | آیدا پایدار

دریافت فایل پی‌دی‌اف این روزها بیشترین اخبار دریافت شده از ایذه حول تعیین حکم و عاقبت دستگیرشدگان می چرخد. پس از اینکه چند نفر از دستگیرشدگان ایذه را به زور شکنجه، زیر تیغ برده و با پرونده سازی های کاملا جعلی و ایجاد اتهامات عجیب و غریب(در نهایت تاسف هیچ گونه گزارش و اطلاعی از وضعیت این عزیزان در دسترس

بیشتر بخوانید

گلوگاه آزادی (در سالروز میلاد بامداد بزرگ)| آیدا پایدار

گلوگاه آزادی (در سالروز میلاد بامداد بزرگ) در صدای تو جهانی ساختم که درخت و آب و آتشش صلح و آزادی و فریاد بود. در صدای تو توانی یافتم که زخم و اشک و لبخندش جوشش و تسلای عشق بود در هورای شاخه ی زیتون! یقین دارم که کبوتران خواهش ات چشم بند مهربانی را کنار می زنند و دست

بیشتر بخوانید
« ورودی‌های پیشین Recent Entries »