
آنچه در کشمکش های کنونی دیده می شود، گویا جناحی از ضوابط تشکیلاتی و قواعد حزبی سرپیچی کرده است. هر جناح جناح دیگر را بدین امر متهم می کند. ماجرا از زمانی حاد می شود که رهبری فعلی پلتفرم نوینی را تدوین می کند و در دفتر سیاسی طرح کرده که با اکثریت آراء تصویب می شود. جناح دوم که در دفتر سیاسی در اقلیت قرار داشته، معتقد است که این پلتفرم سیاست های تاکنونی حزب را واژگونه می کند، و رهبری و یا دفتر سیاسی مجاز به چنین پیچشی نیست. دو واژه ی «تغییر ریل» کلیدی می شود. رهبری اخیر حزب اعلام کرده است که باید تغییر ریلی در سیاست های تاکنونی حزب ایجاد شود. جناح کارگری (من در بقیه ی متن از جناح اکثریت دفتر سیاسی به نام جناح اجتماعی، و از جناح اقلیت دفتر سیاسی با عنوان جناح کارگری نام خواهم برد و دلایل این نامگذاری را نشان خواهم داد) خشمگین از اینکه تغییر ریل سیاست های حزب به معنای تغییر هویت حزب حکمتیست است جدا شده و رهبری حزب را اخراج اعلام کرده است و با تغییر پسوردهای وبسایت های حزبی، کنترل مهمترین قلعه ها را در اختیار گرفته است . در این مورد البته آنان کارآزموده بودند. چهار سال پیش نیز که یورش نیروهای امینتی در پسایند 13 آذر سال 86، فعالیت های واقعی دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را ناممکن کرد و عملا وبسایت این مجموعه مهمترین مجرای سیاسی آنها شده بود، همین مجموعه توانسته بود با دراختیار گرفتن پسورد وبسایت از طریق نیروهای وفادار به خود، به اعمال نظرات سیاسی و تشکیلاتی خود به نام کلیت دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بپردازد. اقدامی که حتما آنقدر شیرین بوده است که باز هم مطلوب باشد.