اعتصاب سراسری معلمان| آیدا پایدار

امروز تخته های کلاس سرخ شدند، موج می زنند و صمد در آن ها تکثیر می شود! درود به معلمانی که امروز، دریا را درس دادند. #اعتصاب_سراسری_معلمان #مهر97 (اثری از :آیدا پایدار)
بیشتر بخوانیدامروز تخته های کلاس سرخ شدند، موج می زنند و صمد در آن ها تکثیر می شود! درود به معلمانی که امروز، دریا را درس دادند. #اعتصاب_سراسری_معلمان #مهر97 (اثری از :آیدا پایدار)
بیشتر بخوانیددو شعر و طرح از آیدا پایدار (به مناسبت فرا رسیدن هشت مارس روز جهانی زن) «آسمان سرخ» ای ابرهای آبستن عصیان که برق ستارهی فریادهایتان را جادوگران شب به زنجیروار جادوی «هیس» به چشمهای گُرگرفته ی خیس تبدیل کرده اند! ای ابرهای درد، ای تودههای مضاعف حسرت! آیا دوباره چشمهای بستهی پروازهایتان خواب پریدن و باریدن را تا سرزمینهای
بیشتر بخوانید«در انتظار درخشش جنگل» (در بزرگداشت چهل و هفتمین سالگشت حماسهی سیاهکل) سیروس بینا دوستان و رفقای گرامی، جنگل در انتظار انفجار جرقه ای است به انبار خشک فقر و پاکیزه آتشی که بگیرد عاشقانه به دامن قبای هزار چهره ی هستی و بشوید، هزاران هزار بار تعّفن تاریخ قحبه ی غّدارِ نازمانِ بشر را. (تهران – فروردین ١٣٥۰) چهل
بیشتر بخوانیدگلوگاه آزادی (در سالروز میلاد بامداد بزرگ) در صدای تو جهانی ساختم که درخت و آب و آتشش صلح و آزادی و فریاد بود. در صدای تو توانی یافتم که زخم و اشک و لبخندش جوشش و تسلای عشق بود در هورای شاخه ی زیتون! یقین دارم که کبوتران خواهش ات چشم بند مهربانی را کنار می زنند و دست
بیشتر بخوانید۱ در این وادی غریبانه در گرگ و میشی خلوت و پُرخون به دیاری در آمدم همه گوش ماهی و شرجی. – در کف خوابِ مسافرخانهای پُر تخت که غرقِ نفس بود و ساس در چُرتی از خستگی شبحی کفشام را بُرد و در پیچاپیچ دالانها گم شد. – ظهر است و آفتاب در نهایت خویش است و من گرسنهی
بیشتر بخوانیداشعاری از: ستوده تابش ۱ سر بلند کردم تا جایی که برهوتِ بیمرز راه داد نگاه کردم و سر گرداندم تا جایی که تصویر موج برداشت و جنون سر زد! هیچ خری نبود اسبی بزی سگی، گرگی حتا جیرجیرک و ملخی! اما ما سخت جان ،جانوران زیرِ تیغِ آفتاب با پوستِ پخته در گریس و گازوئیلِ داغ پتکِ دسته فلز
بیشتر بخوانید