از سال 2012 تا به حال مبارزه جنبش کُرد با نمایندگی یپگ (اتحاد مدافع خلق) و پید[1] (حزب اتحاد دمکراتیک) در روژآوا و مقاوت آن در برابر داعش باعث شده است که این جنبش از سوی اشخاص و گروه های سیاسی مختلف به عنوان الگوی جدید رادیکال، چپ و سکولار در منطقه قلمداد شود. این دیدگاه به احزاب و گروههای چپ منطقه نیز منتقل شده است و یکی از نتایج آن دخالت احزاب مسلح چپ ترکیه مثل م.ل.ک.پ به جنگ روژاوا تحت رهبری یپگ بود. در این مقاله بررسی ماهیت رادیکال یا چپ جنبش به کنار گذاشته شده و صرفا باور کلی در باره نمایندگی جنبش به عنوان یک قطب سکولار در منطقه به چالش گرفته خواهد شد. مسلم است که قبل از هر قضاوتی در بارهی ماهیت سیاسی و ایدئولوژیک هر جنبشی، پرداختن به دیدگاههای رهبر آن ضروری خواهد بود. در کنار آن باید به فعالیت های مختلف جنبش بیرون از عرصهی نبرد مسلحانه و نظامی نیز توجه داشت.
به عنوان مثال اخیرا در ماه دسامبر در ترکیه دومین نشست کنگرهی اسلام دمکراتیک که در سال 2014 به درخواست اوجالان از طرف جنبش کُرد در ترکیه سازماندهی شده بود، برگزار شد. در پایان اولین نشست این کنگره که خواهان توجه به درک آزادیخواه، برابریطلب و دمکرات از اسلام شد، با انتشار یک بیانیه عنوان شده است که امت اسلام باید تحت چارچوب میثاق مدینه [2]به عنوان گروهی با ادیان، زبانها و هویتهای مختلف بازسازی شود. در بیانیهی مذکور به آیهی 22 سورهی روم در قرآن اشاره شده و تاکید شده است که اسلام به حق استفاده از زبان مادری احترام میگذارد. در ادامه گفته شده که «امت اسلام باید در برابر حملات سکولاریسم استبدادی، فرقهگرایی و نژادپرستی از کُردها با فداکاری دفاع کنند». از گروههای اسلامی، سازمان همکاری اسلامی و اتحاد عرب دعوت شده بود که به روند حل مسالهی کُرد در ترکیه فعالتر شرکت کنند. در پایان بیانیه اعلام شده است که برای آزادی اوجالان که رهبر کنگره میباشد دعا خواهند کرد.[3]
روز بیست و نهم ژانویه امسال التان تان، وکیل و نمایندهی دیاربکر از حزب دمکراتیک خلق ها وابسته به جنبش کُرد، که در سالهای اخیر چندین بار مستقیما با اوجالان دیدار کرده است و از اشخاص شناخته شدهی بخش قانونی جنبش است، در مجلس و در حالی که در شهرستان سور وابسته به دیاربکر و در جیزره مردم کُرد تحت حملات شدید ارتش و پلیس ترکیه قرار داشتند، چنین تقاضا و اعتراضی را به مجلس ترکیه ارائه داد :« به خاطر استخدام شدن مردها در آرایشگاههای ساختمان مجلس، وکلا یا همسرانِ وکلای مجلس که محجبه هستند نمیتوانند از آرایشگاههای مخصوص مجلس استفاده کنند. بنا بر این باید آرایشگاه جداگانهای در مجلس برای این زنان تشکیل شود. » مجلس به این تقاضای بسیار مهم! پاسخ مثبت داد و آرایشگاه جدا برای زنان محجبه در روز 10 فوریه در مجلس تاسیس شد.[4] این دغدغهی نمایندهی دیاربکر که با مشکلات اصلی و فوری مردم کُرد در چنین زمانی بسیار مرتبط! است، نشان می دهد که وخامت جنگ نا عادلانه که اکنون بین کُردها و دولت ترکیه صورت میگیرد نباید بهانه ای برای سکوت چپ در مقابل چرخش سیاسی جنبش باشد، چرا که حتا نمایندهی مجلس به خود اجازه میدهد که در چنین موقعیتی مسالهی حجاب و آرایش را مطرح کند.
اتخاذ چنین گفتمانی توسط جنبش کُرد که چهرهی سکولار و چپی در خارج از ترکیه دارد میتواند تعجبآور باشد. اما این برخورد سابقهی طولانی دارد و حتا قبل از کنگرهی پنجم پکک در 1995 که در آن اصل سوسیالیسمِ دمکراتیک جایگزین مارکسیسملنینیزم شده و تصویر داس و چکش از پرچم حزب برداشته شد، شروع شده بود. در ادامهی این مقاله به گرایش پکک و رهبر آن اوجالان به سوی گفتمانِ اسلامگرا از سال 1990 به بعد پرداخته خواهد شد. اما باید اشاره شود که این بررسی تلاشی نه برای تخریب جنبش یا ندیده گرفتن دستاوردهای آن در عرصههای مختلف، بلکه برای ارائهی یک نقد و انعکاس واقعیتهای تاریخِ سازمان میباشد. قسمت بزرگی از چپِ ترکیه در اثر رویدادهای سیاسی فعلی و سرکوب کُردها توسط رژیم این کشور ، دچار ترس و تعارف در بارهی نقد این جنبش میشوند و این نگرش نباید از سوی چپ ایران نیز اتخاذ و بازتولید شود.
۱) گفتمان اسلامی در جنبش و ریشهی فکری آن :
با شروع دههی 90 میلادی دو چالش بزرگی که جنبش کُرد با آن رو به رو بود آشکار شد. در سطح بینالمللی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همچون تجربهی اکثر احزاب مارکسیست، حزب کارگران کردستان (پکک) را نیز تحت فشار بحران ایدئولوژیک جدید قرار داد. و در سطح منطقهای، تشکیل شدن سازمان اسلامگرای افراطی حزبالله در کردستان ترکیه و حمایتاش از طریق بخشی از اقشار مذهبی مردم کُرد و سطوح اطلاعاتی دولت، جنبش را به یافتن راه حلی سریع اما کوتاه مدت و سطحی وادار کرد. اولین اقدام عملی که در این راستا انجام شد، نوشته و منتشر شدن کتابی به اسم «نگاه انقلابی به مسالهی مذهب » در سال 1991 بود. در این کتاب اوجالان درکی که در آن دوره جناح راستگرای ترکیه از اسلام داشت و تا حدی به دولت و نهادهای رسمی از جمله ارتش نیز منتقل میشد را نقد میکند و از ضرورت «بازبینی درست اسلام» در مقابل این درک حاکم که سنتز اسلامی ترکی نامیده میشود دفاع میکند. مهمترین نکتهی قابل توجه در این کتاب تحسین انقلاب ایران توسط اوجالان است. با توجه به گذشت 12 سال از انقلاب در زمان نوشته شدن این کتاب، انتظار میرفت اوجالان که آن موقع هنوز خود را یک مارکسیست می نامید ، از کشتار زندانیان سیاسی 1367 یا دستکم از قتلعام کُردهای ایران در اوائل دههی شصت توسط رژیم «آخوندهای انقلابی» مطلع باشد. با این حال اوجالان از کشتار زندانیان سیاسی و از سرکوب چپها و کُردها سخن به میان نمیآورد و صرفا به تحسین انقلاب ایران میپردازد.
در کتاب مذکور اوجالان مینویسد: فاشیزم ارتشی ترکیه نه تنها با منافع خلقهای اسلام ارتباطی ندارد بلکه کاملا ضد آنها است. آنها در حالی که بزرگترین حامی ایدئولوژیهای امپریالیسم غرب هستند، برای محدود کردن تاثیرات مثبت انقلاب ایران، به اسلام پناه میآورند و از سنتز ترکی اسلامی[5] استفاده می کنند. آنها برای جلوگیری از بیداری خلقهای اسلام به جای ذات اسلام، ابعاد ارتجاعی آن را میپذیرند. (اوجالان 1991 صفحه 43)
او دربارهی انقلاب ایران در صفحهی ۴۵ کتاب چنین ادامه میدهد :
«چیزی که در انقلاب اسلامی ایران دیده میشود مقاومت سنتی بر ضد فشار خارجی است. (انقلاب ایران) بار دیگر در تاریخ، هم بر ضد رژیم ارتجاعی عراق و هم بر علیه امپریالیزم کارکرد پیشرو داشته است. هر چند که ظاهر او دینی (فرقهای) است اما این انقلاب عصیانیست که منافع ملی خلقهای ایران و به ویژه خلق فارس را پیش برده است و با فروپاشی رژیم سلطنتی ایران نقشی پیشرو ایفا کرده است. پاکسازی بازماندههای رژیم شاه که اکثرا غربگرا و لیبرال میباشند مثبت است. نگرش آنان در مقابل تاثیرات ایالت متحده امریکا و حملات ارتجاعی با رهبریت صدام، مثبت است. به خصوص نشان دادهاند که چگونه میشود از ایدئولوژی مذهبی بر ضد امپریالیزم و ارتجاع محلی یعنی سلطنت استفاده کرد. اینها درسهای مثبتی هستند. گام انقلاب ایران از نظر شکستن وضع موجود و ایجاد پیشرفت انقلاب در خاورمیانه مثبت است. از اینها درس گرفتن مهم است».
اوجالان «درسهای انقلاب» را پیشتر چنین توضیح میدهد:
« باید تمام آن نهادهای دروغین که تحت اسم اسلام هستند، از جمله طریقتها، ملاهای ارتجاعی و سازمانهای مشابه را بیتاثیر کرد و به جای آن احساسات اسلامی ضد کاپیتالیست و ضد امپریالیست خلقمان را و ارزشهای اخلاقی اسلامی آنها را همانطور که در نمونهی انقلاب ایران دیده می شود، با تحلیل و ارزیابی و پذیرش درست از اسلام به میان تودهها برد». (اوجالان 1991 صفحه 48)
اوجالان پس از نقد چپ ترکیه به دلیل «نگرش نفیکننده»ی آن در مقابل نقش اسلام و خلق، دیدگاه خود را با این جملات روشنتر میسازد:
نباید به گفتمان « مذهب و دولت از هم جدا است، سکولاریزم پیشرو است» که در ترکیه به کار میرود باور داشت. سکولاریزم در واقعه نگرشی است که طبق منافع غرب و صهیونیزم برای خاموش کردن رهایی ملی و طبقاتی خلقهای خاور میانه مورد استفاده قرار میگیرد…باید سکولاریزم در ترکیه را رد کرد و ذات ضد-انقلابی او را دید. (اوجالان 1991 ص. 50-49)
تعجب آور است که نویسندهی جملات فوق، نه یک اسلامگرا، بلکه یک به اصطلاح رهبر سوسیالیست جنبش کُرد میباشد. او پس از دستگیر شدن در سال 1999 با تاثیر اشغال عراق توسط امریکا در 2003 و شکلگیری اقلیم کردستان خود مختار در آن منطقه، تغییرات کلیتری را هم در ساختار و هم در ایدئولوژی و گفتمان جنبش ایجاد کرد. تغییر ساختاری را میتوان در تشکیل بخشهای جنبش در سوریه (پ.ی.د.) ایران (پژاک) و عراق و تقویت بخش نظامی زنان خلاصه کرد. در عرصهی ایدئولوژیک اوجالان با به کار بردن مفاهیم سوسیالیسم دمکراتیک و جامعهی اکولوژیک خواستار نظام خودمدیریتی دمکراتیک برای کُردها و کنفدراسیون دمکراتیک برای منطقه شد، و اینها را در مقابل نظام کنونی که آن را مدرنیتهی کاپیتالیستی می نامد، به عنوان راه حل قرار داد. از آنجایی که در مرکز این چارچوب ایدئولوژیک جدید از مفهوم دمکراتیک استفاده میشود، اسلام انقلابی که در کتاب فوق مطرح شد نیز اسم «اسلام دمکراتیک» را گرفت. [6]
ب) بُعد عملی گفتمان اسلامی در جنبش:
در چارچوب خاستگاه فکری که در بالا توضیح داده شد، پکک از سال 1991 به بعد در راستای سازماندهی کردن علمای کُرد در ترکیه فعالیتهایی کرد. در کنگرهی چهارم و کنفرانس دوم حزب که در سال 1990 برگزار شدند در باره مسائل مذهبی بحث و این تصمیمات گرفته شد: متحد کردن فرقههای مذهبی در جامعهی کُرد تحت رهبری حزب، سازماندهی علویان شیعه کُرد، فعالیت در انجمنهای مذهبی و تبدیل آنها به نهادهای رهایی ملی و سازمان دادن امامهای مسجد.
.
در این راستا حزب در سال 1991 تحت اتحاد امامهای وطنپرست کردستان به بخشی از علمای سنی کُرد که هوادار جنبش بودند سازمان داده شد. این نهاد به دلیل اختلافات در میان اعضاش فروپاشید و در 1993 نهضت اسلامی کردستان جایگزین آن شد. این سازمان تا سال 2004 به فعالیت خود ادامه داد. در سال 2004 در چارچوب تغییر کلی ساختار و سیاست جنبش که در پایان بخش اول این مقاله به آن اشاره شد، جوامع اسلامی کردستان به عنوان نهاد بخش اسلامی جنبش تاسیس شد. به غیر از این سه نهاد، از سال 2007 به بعد انجمنها و سازمانهای گوناگونی نیز در عرصه فعالیت قانونی غیر دولتی تشکیل یافتند که یکی از آنها کنگرهی اسلام دمکراتیک میباشد. این سازمانها فعالیت مختلف دارند که نیاز به مقالهای جداگانه برای آنها هست.
اما یکی از مهمترین مثالهای فعالیت جنبش در حوزهی اسلامی، سازمان دادن حزب و نهادهای قانونی وابسته به جنبش به «نماز جمعههای غیر دولتی» در سال 2011 با درخواست اوجالان است. در آن دوره جنبش اعلام کرد که «دولت از طریق امامهای مسجد در کردستان جنگ روانی پیش میبرد و باید تحت رهبری امامهای وطنپرست به نماز ایستاد.» در راستای این دیدگاه، ماههای اپریل و می در بیست شهر ترکیه و کردستان ده ها هزار نفر به نماز جمعههای اعتراضی شرکت کردند.
و در اخر باید به مطالبات جنبش برای حذف شدن وزارت امور مذهبی کشور اشاره کرد. این درخواست به ویژه پس از انتخابات 7 ژوئن پارسال توسط حزب دمکراتیک خلق ها (ه د پ) تبلیغ و باعث تشنج بین جنبش و دولت اردوغان شد. در حالی که این مطالبه (که واقعهای جدید نیست و در کتاب مذکور اوجالان در سال 1991 نیز به آن اشاره شده است) در ابتدا یک درخواست سکولاریستی به نظر می رسد، باید توجه کرد که حذف کنترل رسمی در عرصهی دین و خودمختار شدن نهاد و سازمانهای اسلامی میتواند نقش سیاسی آنها را بسیار تقویت کند و در نتیجه معادلهی اجتماعی مشابه بر آن که در دههی 1960 بین دولت شاه و علما خود مختار شیعه در ایران دیده شد، صورت بگیرد.
در کل عرصهی سیاسی ترکیه روز به روز برای سکولارهای جامعه تنگتر میشود. جنبش کُرد نیز با نگرش خود سلطه اسلام پوپولیستی حاکم بر عرصهی گفتمانی سیاسی را به نفع اسلامگرایی (گر چه نه با تلفیق دادن آن با ملیگرایی تُرک مثل جناح راستگرا در کشور، بلکه با استفاده از ملیگرایی کُرد و مفهوم دمکراسی) را باز تولید و تقویت میکند. این شرایط باید با رو راستی و بدون تعارف توسط چپ منطقه بررسی شود تا بتوان از آن برای تشکیل و تقویت یک آلترناتیو واقعی مارکسیستی (و طبعیتا سکولار)، به جای امیدواری از مدافعین «اسلام دمکراتیک» استفاده کرد.
پینوشتها:
۱) این دو سازمان که بخش های نظامی و سیاسی جنبش کُرد در سوریه هستند، همراه با احزاب و تشکیلات گوناگون از جمله پ ک ک در بخش ترکیه و پژاک در بخش ایران تحت سازمان ک ج ک (کنگره جوامع کردستان) با رهبری عبدالله اوجالان ، سیاست مشترکی را دنبال میکنند.
۵) تلفیق اسلام با ملیگرایی ترک. البته این ایدئولوژی بیشتر به راست افراطی ترکیه تعلق داشت و از طرف ارتش ترکیه رسما اعمال نمیشد اما میتوان گفت که از بعضی نکاتش علیه چپ استفادهی ابزاری میشد.
۶) مفاهیم مذکور در کتاب «مانیفست جامعهی دمکراتیکـ» توسط اوجالان توضیح داده شدهاند.
منابع و مآخذ:
Abdullah Ocalan, Din Sorununa Devrimci Yaklasim, Melsa Yayinlari, 1991.
Kaan Ozyigit, PKK’nin Din Algisi ve Abdullah Ocalanin Din Soylemi, 2013.
[1] این دو سازمان که بخش های نظامی و سیاسی جنبش کُرد در سوریه هستند، همراه با احزاب و تشکیلات گوناگون از جمله پ ک ک در بخش ترکیه و پژاک در بخش ایران تحت سازمان ک ج ک (کنگره جوامع کردستان) با رهبری عبدالله اوجالان ، سیاست مشترکی را دنبال میکنند
تلفیق اسلام با ملیگرایی ترک. البته این ایدئولوژی بیشتر به راست افراطی ترکیه تعلق داشت و از طرف ارتش ترکیه رسما اعمال نمیشد اما میتوان گفت که از بعضی نکاتش علیه چپ استفادهی ابزاری میشد. [5]
[6] مفاهیم مذکور در کتاب «مانیفست جامعهی دمکراتیکـ» توسط اوجالان توضیح داده شدهاند.