نقاشی و شعر از آیدا پایدار

دنیا از نقاشی هایم تبخیر شد،

وقتی خنده هایت راموج های گرسنه بلعیدند!

به انگشتان کوچکت که پناه آوردم،

واژگون شدیم در هم:

من در خانه ای که میخواستی بکشی

تو در خوابم که حسرت پراندن موج ها خفه اش کرده.