>شعرِ درسِ تاریخ (جورج اسندکر)

>

جورج اِسنِدِکِر(George Snedeker)

برگردانِ بهاره شریف‌پور

درسِ تاریخ

به‌راهِ آشویتس* گام‌هایِ بسیاری‌ست.

گام نخست به گام دوم منتهی می‌شود،
دوم به سوم.

و باز،
هر یک از پسِ دیگری می‌آید.

زود دیر می‌شود،
پیش از آن‌که بدانی چیست.
دروازه‌ها قفل می‌شوند،
و تو در پسِ آن‌ها ایستاده‌ای… عریان.

*آشویتس(Auschwitz)، نام ارودگاهی‌ست که در نوع خود از بزرگ‌ترین اردوگاه‌های ساخته شده توسط رژیم نازی بود، واقع در ۳۷ مایلی غرب کراکوف، نزدیک به مرز آلمان و لهستان. بین ۱٫۱ تا ۱٫۵ میلیون نفر جان خود را در این اردوگاه از دست دادند. این اردوگاه به منظور نسل‌کشیِ هدف‌مند در طولِ جنگِ جهانی ساخته شد.

2 دیدگاه

  • >زود دیر می‌شود.زیبا بود 🙂

  • >سلام شعر جالبی بود و جالب تر اینکه خوب برگردان شده بود.امیدوارم که بهاره عزیزبازهم ازین کارها ادامه بده وباز امیدوارم که خودش زیباتر از برگردانش باشه اما در مورد قسمتی که سینا جان گفتن قبلاوحید از تقویمی که پانوشته هایی داشت که تک بیتهای زیبایی بودن این قسمت رو به زیبایی سرقت کرده بود:"چه قدر زود دیر می شود گاهی"که ا/قای اسندکر ازایشون وام گرفتن اما قید نکرده که تحت تاثیروحید بوده.با پاهای پلنگ می دوم رفیق

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s